از دروازه ی کاکتوس به درگاه رنگین کمان رسیدیم
کودکان، دامنی از کف داده
آسمانی نیافتند
که دست بسویش دراز کنند
پس شام نخورده
در اشک، غسل ِتعمیدشان دادیم
باکره ی نورانی معجزه
آنسوی سیمهای خاردار
بر تپه ی موعود به انتظار نشسته بود
پس ما بر فرازِ تپه، صلیبْ بر دوشْ مادران را
با دامنی پاره
در غمی جاودان میخکوب کردیم
تا پدران که از شکارِ رنگین کمان با کیسه های خالی برمی گردند
به چشمِ هراس خود ببینند
*تا سه نشمرده
بیداد
.دوباره جان می گیرد و جاودانه می گردد
آتلانتا ژوئن ۲۰۱۸
———————————————————
برخی از مسیحیان معتقدند که عیسی مسیح پس از سه روز از مرگ خود به زمین برگشت*
این شعر بر انگیخته از اتفاق اخیری است که حکومت امریکا، پناهندگان مکزیکی را دستگیر و فرزندانشان را از آنها جدا کرد. این اولین بار نیست که حکومت امریکا بطور گروهی فرزندان را از والدین خود جدا می سازد، پیش از این در زمان جنگ جهانی دوم، در سال ۱۹۴۱، بنا بر دستورِ روزولت، ۱۲۰۰۰۰ ژاپنی-امریکایی را از خانه هایشان در امریکا بیرون و در ده اردوگاه زندانی کردند. در پروسه ی اجرای این دستور، تعداد زیادی از مبارزین و معترضین را از فرزندانشان جدا نمودند.
ترامپ در شعار می خواهد که عظمت گذشته ی امریکا را به آن بازگرداند. لانگستون هیوز (Langston Hughes، ۱۹۶۷-۱۹۰۲) شاعر دردمند امریکایی پیش از این شعری در باره ی همین شعارِ کهنه، به نام “بگذار امریکا دوباره امریکا بشود” سروده بود. هیوز در این شعر می سراید که آن مدینه ی فاضله که امریکا یش می نامند هیچگاه برای تهیدستان، بردگان، سرخپوستان و مهاجرین، مدینه ای فاضله نبوده است و از بیدادگری های جاری آن زمانِ این سرزمین، در شعر خود سخن می راند و در آخر سوگند یاد می کند که آن مدینه ی فاضله-امریکا- در آینده به وجود خواهد آمد !!! این شعر را شعار دهندگان و گاه سیاستمداران در جهت نیات خاص خود بطور وارونه استفاده می کنند (گاه از درک ضعیف شعری خود و بیشتر در جهت رجزخوانی و شعار) و از جمله جان کِری (John Forbes Kerry) آنرا در کمپین نامزدی ریاست جمهوری خود خواند. امریکا سالهای سال است که با دخالتهای خود در دیگر کشورهای دنیا ، مهاجر سازی می کند و خود هر روز بیش از روز پیش، مرزهایش را بروی غالبِ مهاجرین می بندد.