مه 012012
 

آب‌تنی

خیال کردم

تصویر ماه است که در دریا افتاده

اما نه،

خودِ ماه بود

برهنه، گیسوی خیس، با انحناهای نرمِ تنش،

آب‌تنی می‌کرد

از جای جستم

فریاد‌کشان

تا ز یگانگی ماه و دریا

مژده دهم خلایق را

پارو در پنجه،

چون به ساحل روی گرداندم

نه ماه مانده بود، نه دریا، و نه من.

بیست و چهارم آوریل 2012 بر فراز ونیز

 Posted by at 8:41 ب.ظ

 Leave a Reply

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: