Apr 082013
 

با تپش صد هزار شوق نهفته در سینه

رود

روان

بر نیمکت دو دلداده سر در گردن هم،

آفتاب میانشان

باد، ردای یخ بر تن،

چاوشی سر می دهد

دو سپیدار، شاخه در شاخه ی هم

نیمکتی خالی

رود

سینه اش یادگار صد هزار شوق، پر التهاب

بسویی روان.

رود سِن، ۱۵ فوریه ۲۰۱۳

 Posted by at 8:15 PM