Jul 272015
 

 

بردگان

هر چند که برده ماندند

به کاخها راه یافتند

و پادشاهان

چون شمشیر در غلاف کردند

و پرنده ی مدح در مصلحتِ گلوگاه

لال شد،

کاسه بر گردن آویختند

آنگاه

یاران

بر بن بست  دوراهی

نقبِ بر ریشه های کهنسال زدند

و تردید،

دست بر کمر و گره در پیشانی

چندان بر دهلیز گذرگاهشان خیره ماند

تا فصلِ وهم بسر آمد و ریشه ها خشکیدند.

ٰآتلانتا، جولای ۲۰۱۵

 

 Posted by at 6:54 PM

 Leave a Reply

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>

%d bloggers like this: